آخرین اخبار
کد مطلب: 103289
يادداشت/روزنامه کيهان
هدف هياهوي انتخاباتي اصلاح طلبان
تاریخ انتشار : 1394/09/24 09:47:59
نمایش : 3370
جريان اصلاح‌طلب و حامي دولت، چندماه مانده به انتخابات بهمن ماه، موج وسيعي از هياهوي رسانه‌اي و حزبي (محفلي) به راه انداخته و اينگونه وانمود مي‌کند که مسئله اول کشور، انتخابات است و لاجرم، مرد اول اين مسئله اول هم آنها هستند!
به گزارش سلام لردگان؛‌  حسين شمسيان در روزنامه کيهان نوشت: جماعت مذکور هر روز با خبر دادن از آمدن و نيامدن اين و آن و بافتن اوهامي از پيوستن فلان چهره اصولگرا و به اردوي اصلاح‌طلبان و وحدت و عدم وحدت رقيب و... سعي در داغ کردن موضوع انتخابات دارند! اگر به سياق معمول، فعاليت حزبي در کار باشد و عده‌اي خود را براي انتخابات آماده کنند، موضوع اهميتي ندارد، چرا که سالهاست به برکت جمهوري اسلامي، در اين مملکت انتخابات برگزار مي‌شود و عده‌اي مي‌آيند  خود را در معرض راي مردم قرار مي‌دهند. اين موضوع نه تازگي دارد و نه ذوق زدگي! کما اينکه بسياري از ديکتاتور‌هاي ديروز که امروز ژست اصلاح‌طلبي و دلسوزي براي مردم را مي‌گيرند، در همين انتخابات‌ها شرکت کرده و با ادبار و اقبال مردم، مواجه شده‌اند.

اما ظاهرا اين هياهو از آن جنس نيست و جماعت مذکور که بخش مهمي از آنها نشان داده‌اند براي مردم و نه براي راي و نظرآنها ارزشي قائل نيستند، بيشتر از آنکه در پي انتخاباتي پرشور باشند، در پي پنهان کردن موضوعي مهم و دادن نشاني غلط و پرت کردن حواس مردمند! البته در قدرت‌طلبي و سهم‌خواهي برخي از اين جماعت نمي‌توان ترديد به خود راه داد کما اينکه چند روز قبل  يکي از تئوريسين‌هاي اصلاحات صراحتا از سهم خود و جريان اصلاحات در به قدرت رسيدن دولت يازدهم سخن گفته بود و مدعي شده بود نبايد سهم کساني که در راي رئيس‌جمهور يازدهم نقش داشته‌اند، فراموش و حقشان ناديده گرفته شود!
اما اعضاي اين شرکت سهامي- که به واقع سهم خود را از کيسه مردم و بيت‌المال برمي‌دارند- در پي پنهان کردن چه چيزي از مردم هستند و قصد دارند حواس ما را از چه موضوع مهمي پرت کنند؟


1- برخلاف هياهوي رسانه‌ها و جريانات حامي دولت، دغدغه و خواست اصلي مردم، آمدن يا نيامدن فلان کانديدا، ائتلاف اين با آن، يا حتي پروژه‌هاي مضحکي همچون سهميه‌بندي جنسيتي مجلس نيست! اينها دغدغه سهم‌خواهان و قدرت‌طلبان است. دغدغه مردم، اشتغال، معيشت، مسکن و اقتصاد است. دغدغه مردم حفظ عزت ملي و ارزش‌هاي انقلابي است. درست همان چيزهايي که قرار است ضعف در آنها بيش از هميشه و بيش از هر دولتي، در اين دوره از نظر مردم دور بماند! با هر هياهو و جنجال ممکن و با هر سناريوي ساختگي و غيرمهم! امروز براي مردم، اين مهم است که بالاخره وعده صد روزه به کجا کشيد؟ چرا بسته‌هاي پي در پي اقتصادي پوچ از آب در مي‌آيد و کمترين تاثيري بر پيکر بيمار اقتصاد کشور ندارد!؟ آن همه نخبه‌اي که دولتمردان مدعي بهره‌مندي از انديشه آنان در برنامه‌ريزي(!) اقتصادي بودند،کجا هستند که تاثيري از آنها ديده نمي‌شود؟


2- نمونه‌هاي ضعف ساختاري و مبنايي دولت در حوزه اقتصاد، بيش از آن است که در قالب يک يادداشت بگنجد و صد البته چيزي نيست که مورد ادعاي ما به تنهايي باشد. چند روز قبل يک نشريه آمريکايي- که قطعا وابسته به هيچ جريان تندروي داخلي نيست، از منابع خاص تغذيه نمي‌شود و قابل حواله دادن به جهنم نيست- با بررسي وعده‌هاي اقتصادي دولت در مقاطع مختلف و به ويژه در ايام تبليغات انتخاباتي و مقايسه آن وعده‌ها با عملکرد دولتمردان، از رويگرداني راي دهندگان  و در نتيجه  سقوط ميزان محبوبيت دولت  خبر داده بود. ممکن است برخي مغالطه کنند که نبايد با استناد به گزارش يک نشريه خارجي، عملکرد دولت را مورد ارزيابي قرار داد. فارغ از اينکه تخريب احتمالي دولت، توسط رسانه‌هاي غربي- که دولت يازدهم همه سعي بليغ خود را به بدست آوردن دل آن اردوگاه معطوف کرده- دليلي ندارد، نگاهي به آمار و ارقام منابع رسمي و بين‌المللي هم مويد اين مدعاست. اما بررسي برخي نمونه‌هاي داخلي، نشان‌دهنده صحت ادعاي آن نشريه و رويگرداني مردم از شعارها و وعده‌هاي دولت است.


3- به عنوان يک نمونه ساده، در ابتداي دولت يازدهم، طرح ملي مسکن مهر- فارغ از برخي نقايص آن در حوزه اجرا- به بهانه اينکه باعث افزايش 40 تا 50 هزار ميليارد توماني نقدينگي شده (اعداد مختلفي اعلام گرديده است) تعطيل شد و آرزوهاي بسياري در اين باره به باد رفت. اوج هنرنمايي وزير مسکن آنگاه بود که اين طرح را مزخرف ناميد و مدعي آماده‌سازي طرح مسکن اجتماعي به جاي مسکن مهر شد! اما اکنون دو سال و چند ماه پس از آن ادعاها، مديرعامل سازمان ملي زمين و مسکن آب پاکي را روي دست مردم ريخت و صراحتا اعلام کرد: « فعلا اميدي به اجراي طرح مسکن اجتماعي نيست» وي تنگناي مالي را علت اين موضوع دانست و نگفت که چطور دولت مي‌تواند منابع بانکي را براي فروش خودرو به کار بگيرد اما براي مسکن نمي‌تواند!؟


4- ممکن است عده‌اي اشکال کنند که دولت با اين کار به کنترل نقدينگي پرداخته و در اين بين خانه‌دار نشدن عده‌اي چندان مهم نيست! در نگاه اين عده، رئيس‌جمهور فقط در هنگام حمايت از فتنه‌گران و اراذل و اوباش، مسئول اجراي قانون اساسي است و براي موضوعات مهم ديگر از جمله بندهاي شانزده‌گانه اصل سوم- که مسکن و رفاه مردم هم يکي از آنهاست- هيچ تکليفي ندارد و ظاهرا بايد کسي از کره‌اي ديگر به عملياتي کردن آن کمر همت ببندد! ضمن آنکه حتي با همان استدلال غلط و فارغ از رسالت قانون اساسي، بايد پرسيد آيا با عدم تزريق پول به پروژه‌هاي مسکن،نقدينگي افزايش نيافته است!؟ اگر آن زمان 40 تا 50 هزار ميلياردتومان نقدينگي اضافه شده بود، اکنون که حدود 450 هزار ميليارد تومان به نقدينگي کشور افزوده شده است! آن هم بدون آن عمران و سازندگي! با اين تفاوت جالب که آنها براي انتشار پول بدون پشتوانه و کاغذ بي‌ارزش مرثيه‌سرايي مي‌کردند، امروز زبان در کام گرفته‌اند و سکوت پيشه کرده‌اند!


5-اما به جز بحث مسکن و نقدينگي، بيکاري و رکود هم چيزي است که بي‌ترديد حاصل بي‌برنامگي دولت يازدهم است و به جرات مي‌توان گفت اوضاعي بدين شکل، بسيار کم‌سابقه و نگران‌کننده است و بحراني بودن آن از نامه مشهور چهار وزير کابينه معلوم شد. اکنون در سايه تدبير دولت تدبير، چرخ صنايع مهم بزرگ و کوچک متوقف شده يا به سختي و کندي مي‌چرخد و در اين بين، هيچ طرح روشني براي احياء صنعت و کشاورزي در دستور کار نيست و به نظر مي‌رسد کارها به حال خود رها شده و روزمرگي گريبان دولتمردان را گرفته است. در اين بين تدابير مشعشعي همچون نابود کردن هزاران تن سيب زميني به جاي صادر کردن و يا توزيع ارزان آن در ميان مستمندان، افزايش قيمت دلار ،گسترش واردات و حتي تخصيص منابع ناچيز بانکي که قرار بود در قالب کارت 10 ميليون توماني صرف خريد محصولات ايراني شود براي خريد کالاهاي خارجي! و... را مي‌توان به کارنامه دولت يازدهم افزود تا بيش از پيش به راز ادبار و بي‌اعتمادي روزافزون مردم به سياست‌هاي اعلامي پي برد.


در اوضاعي تا بدين حد رها شده و نگران کننده، برخي دولتمردان، هنوز خود را در حال و هواي خرداد 92 مي‌بينند و مي‌کوشند با شعار‌هاي زيبا، کماکان مردم را سرگرم نگه دارند! غافل از اينکه دوصد گفته چون نيم کردار نيست! مثلا جناب نوبخت در سخنان جالبي وعده رشد پنج درصدي اقتصاد در سال 95 را داده است! و البته توضيح نمي‌دهد کدام کيميا يا اکسير را بدست آورده که ظرف سه ماه آينده مي‌تواند اقتصاد رکود زده کشور را به چنان رشدي برساند!؟حتي به نظر مي‌رسد به اين موضوع هم فکر نمي‌کند که بالاخره سال 95 هم مي‌رسد و مردم خواهند پرسيد پس رشد پنج درصدي اقتصاد چه شد!؟


اکنون و با اين نوع قصد در سرگرم و پرت کردن حواس مردم است که مي‌توان فهميد چرا رئيس‌جمهور در جلسه اخير شوراي اداري استان خراسان رضوي، بخش مهم و اصلي سخنان خود را به انتخابات و دعوت همه چهره‌هاي علاقه‌مند به خدمت براي شرکت در انتخابات اختصاص داد و صرفنظر از اينکه اگر ايشان از چهره‌ها دعوت نکنند، آيا آنها نمي‌آيند، چرا درباره بيکاري سخت و فزاينده در آن استان، درباره مسکن و حاشيه‌نشيني‌ها، درباره بحران آب و .... حرفي به ميان نيامد!


مي‌توان به اين شعارها ادامه داد، مي‌توان انتخابات را سريال روزمره کشور کرد، مي‌توان وعده‌ها را پشت گوش انداخت يا به شکل‌هاي عجيب و غريب مثل پر کردن درياچه اروميه با فاضلاب! (مصوبه  هيئت دولت) دنبال کرد! مي‌توان هر صبح و شام و حتي روزي سه وعده، شعار اقتصاد مقاومتي داد و در مدح منقبت آن کتاب‌ها نوشت و سمينار‌ها برپا کرد و... ولي نمي‌توان با اين کارها چراغ يک کارخانه را روشن کرد و براي يک بي‌پناه، سرپناه ساخت. و بالاخره در پايان بايد پرسيد فرض کنيم  اصلاح‌طلباني که بوق انتخابات را از هم اکنون در دست گرفته‌اند، در انتخابات برنده ميدان بشوند و به همه آرزوهايشان دست يابند. خوب بعد چه!؟ قرار است چه کاري بکنند!؟ همين کار‌هاي دوسال اخير را!؟ الان که هم قوه مجريه در دستتان است و هم قوه مقننه از هيچ همراهي دريغ ندارد، بنابر اين فردا نيز چيز بيشتري در دست نخواهيد داشت و لاجرم کارنامه‌اي متفاوت با امروز برايتان متصور نيست. پس با چه اميدي به هياهوي انتخاباتي روي آورده‌ايد؟ به نظر مي‌رسد اين جريان بيش از آنکه بحراني به نام صندلي‌هاي قدرت داشته باشد، از بحران بي‌تدبيري رنج مي‌برد و جامعه را هم به رنج انداخته است.

انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس